نگاهی به کتاب «از کاپ تا کیپ» نوشته رضا پاکروان/ روایتی صادقانه از سفری شگفت انگیز
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۶۰۹۸۰
«ماداگسکار به رویاهای من رخنه کرد. وقتی از خواب بیدار میشدم، در آن لحظات تار و نامشخص پیش از بیداری و برقراری واقعیت، به نظرم میرسید که هنوز آنجا هستم و الان صدای آوازهای دسته جمعی صبحگاهی بچهها بلند میشود. بعد از اینکه ذهنم باز میشد متوجه میشدم روزی در پیش دارم که به جای درسهای زبان مالاگاشی و خوابیدن روی زمین، تشکیل شده از صفحه گسترده و قرارهای شغلی، دلم میخواست دوباره میخوابیدم تا یک بار دیگر آن لحظه را تجربه میکردم» این چند خط را از صفحه ۲۶ کتاب از «کاپ تا کیپ» اثر رضا پاکروان انتخاب کردهام و بخش شرح روزهایی است که او از طریق یک موسسه خیریه سفری به ماداگاسکار داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رضا پاکروان قبل از رکاب زدن ۱۷ هزار و ۷۰۰ کیلومتریاش و طی کردن طول کره زمین، با عبور از صحرای آفریقا در ۱۳ روز با دوچرخه نامش را در کتاب گینس بهعنوان سریعترین عبور ثبت کرده است، او همچنین دور آناپورنا را رکابزده و البته جنگلهای آمازون را طی کرده است و خلاصه تا دلتان بخواهد ماجراجویی کرده برای همین است که او یکی از ۲۰ جهانگرد دنیا به انتخاب نشریه منز فیتنس است و فیلمهای مستند او به وسیله شبکههای مطرح جهان نمایش داده شده است.
کتاب پاکروان از جای خوبی شروع میشود. او در همان نخستین سطرهای کتابش خواننده را با خود همراه میکند. نثر کتاب نثری است صمیمی و پر انرژی. نویسنده در این اثر نشان میدهد که تسلط لازم را بر کلمات دارد تا آنها را به درستی در جایی که لازم است بنشاند و از رهگذار این انتخاب درست خواننده به سرعت در صفحات کتابش پیش برود. مثلاً در صفحه ۳۳۶ کتاب مینویسد: « باران بند آمده بود و جای آن را صدای شب کیتنگله گرفته بود، صداهای آرام، بوق آهسته ماشینها، ضجههای دو گربه در حال جنگ، صدای زنجرهها و حشرات راست بال در درختها. مدتی طولانی به جیانلوچا فکر کردم اگر او الان در آنجا بود، تشویقهایش ملایم اما مصرانه بود. من در این چند روز با مالاریا مبارزه کرده بودم. مجسم کردم که میگوید: « یالله تو میتوانی این رو راست و ریست کنی. امیدت را از دست نده. امیدت رو از دست نده. » او در این کتاب ارزشمند خود تصویری به ما میدهد از همه آن چه در ۱۰۲ روز بر او گذشته است. از وضعیت کشورها و شهرهایی که از آنها رد شده است، مردمی که محبتشان به او و دوست همراهش یعنی استیو رسیده است، وضعیت جادهها، شرح امید و تلاش ناامیدی برای این که او و دوستش را از پای درآورد و خلاصه او در این کتاب تصویری از توانایی بالای آدمی به خوانندهاش میدهد چرا که او برای رسیدن به رکوردی که دنبال آن است باید در ۳ ماه هر روز ۱۷۷ کیلومتر رکاب بزند و این چیز کمی نیست. مخصوصاً وقتی فکر کنیم در این مسیر او با سختیهای فراوانی باید روبروشود تا از پس این چالش بزرگ برآید سختی هایی همچون گرمای کشنده آفریقا، خرابی جادهها، انقلاب مصر، جنگ، باران و ...
ترجمه خوب کتاب را شهلا طهماسبی انجام داده است ؛مترجمی که برای من نامش یاداور آثار ارزشمند رولد دال است، جادوگرها، سفر تک نفره، غول بزرگ مهربان، پسر، چارلی و کارخانه شکلاتسازی و... هر چند او در کارنامه خود ترجمه آثاری از نویسندگان بزرگسال را هم دارد از جمله اورهان پاموک، مارک تواین، جان اشتاین بک و آگاتا کریستی.
کوتاه سخن این که خواندن این کتاب را به همه آنهایی که علاقه به ماجرا جویی و دیگر گونه زیستن دارند توصیه میکنم. رضا پاکروان راوی صادقی است که این صداقت همراه با احساس سرشار او در نوشتن این کتاب آن را خواندنی کرده است تا آن جا که وقتی به آخرین صفحه کتاب رسیدم دلم از تمام شدن آن گرفت.
خبرنگار: عباسعلی سپاهی یونسی
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: تا کیپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۶۰۹۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رقص خون در گلوی پاییز؛ روایتی متفاوت از همسر شهید جاویدالاثر «رسول هوشیاری»
ایسنا/همدان رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ملایر گفت: آیین رونمایی کتاب «رقص خون در گلوی پاییز» در زمینه خاطرات شهید جاویدالاثر «رسول هوشیاری» از زبان همسر، نوشته زهرا علیزاده برگزار میشود.
فرشاد کشاورزیان در گفتوگو با ایسنا، به دیدار تعدادی از اعضاء ستاد مراسم رونمایی از کتاب رقص خون در گلوی پاییز با همسر شهید والامقام رسول هوشیاری اشاره کرد و افزود: سومین جلسه هماهنگی رونمایی از کتاب رقص خون در گلوی پاییز، روایت زندگی شهید رسول هوشیاری از زبان همسر فداکار او برگزار شد.
وی خاطرنشان کرد: بسیجی شهید رسول هوشیاری متولد سال ۱۳۳۴ دارای شش فرزند(سه دختر و سه پسر) در ۲۶ آذرماه سال ۱۳۶۰ در بحبوحه دفاع مقدس در جبهه گیلانغرب به شهادت رسید.
این مقام مسئول افزود: برنامه دیدار با خانواده شهید جاویدالاثر رسول هوشیاری با همکاری ارشاد، بنیاد شهید، سپاه، کتابخانه و پیشکسوتان دفاع مقدس هماهنگ شده و زهرا علیزاده نویسنده ملایری نیز کتابی تحت عنوان «رقص خون در گلوی پاییز» که خاطرات شهید از زبان همسرشان است را به نگارش درآورده و چاپ شده است.
وی گفت: بنابراین به علت ادای دین نسبت به این شهید عزیز که هنوز پیکر مطهرش به وطن بازنگشته و همچنین قدردانی از نویسندگان فعال در حوزه ادبیات پایداری، دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ساعت ۱۷ با حضور تنی چند از مسئولان و پیشکسوتان دفاع مقدس در منزل شهید حضور یافته و ضمن ادای احترام، از خانواده معزز این شهید تجلیل به عمل میآوریم.
کشاورزیان خاطرنشان کرد: در این آیین با حضور مسئولان دفتر حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس، به صورت رسمی از کتاب مذکور رونمایی شده و به خانواده شهید عزیز هدیه میشود.
انتهای پیام